همچنانکه می‌دانیم در بعضی آیات قرآن صیغه «لا اقسم» به کار رفته که اکثراً در ترجمه‌های موجود [لا] نادیده گرفته شده است و به «أقسم» ترجمه شده است. ابتدا آیات را با شماره آنها و سوره مربوط برمی‌شماریم و سپس به توضیحی پیرامون معنی دقیق [لا اقسم] های قرآن می‌پردازیم باشد که مفید واقع گردد.
1- آیه 75 سوره واقعه : فلا أقسم بمواقع النجوم
2- آیه 1 سوره بلد : لا أقسم بهذا البلد
3- آیه 15 سوره تکویر : فلا أقسم بالخنس
4- آیه 38 سوره حاقه : فلا أقسم بما تبصرون
5- آیه 40 سوره معارج : فلا أقسم برب المشارق و المغارب
6- آیه 1 و 2 سوره قیامه : لا اقسم بیوم القیامة و لا اقسم بالنفس اللوامة
7- آیه 16 سوره انشقاق : فلا اقسم بالشفق
اشکال بیشتر ترجمه‌ها در آیات فوق الذکر این است که " لا " ی نفی را نادیده گرفته‌اند و به جای " سوگند نمی‌خورم " که معادل " لا أقسم " است، " سوکند می‌خورم " آورده‌اند در صورتی که "لا" دقیقاً معنای نفی می‌دهد. البته در اینگونه موارد مفهوم "لا أقسم" درست به "اقسم" برگشت می‌کند، یعنی تأکید بیشتر در قسم را می‌رساند مثلاً در فارسی نیز چنین است: "سوگند جان شما را نمی‌خورم" که تلویح به سوگند است و حتی مؤثرتر از سوگند واقعی. بعضی گفته‌اند "لا" در اینجا زائده است به به فرض صحت چنین سخنی، مراد آنان این است که در اینگونه موارد "لا" سوگند را در قالب نفی آن که ساختار زبانی عرب و حتی عجم است، تحکیم می‌بخشد، نه اینکه "لا" را در ترجمه ساقط کنیم و آن را زائد تلقی نماییم! واقعاً اگر چنین باشد در آیه نمی‌بایست "لا" ذکر می‌شد و حال آنکه ذکر شده است، پس ترجمه معادل آن هم ضرورت پیدا می‌کند و با حذف آن به معنای بی‌اعتنایی به کلام خالق و ویرایش دلخواهانه‌ی مخلوق از کلام او تلقی می‌شود. لذا کسانی که تعبیر "زائد" در کلام ادیبان را به معنای نادیده گرفتن و دور انداختن آن پنداشته‌اند نکته‌ی اصلی را در نیافته‌اند عجیب‌تر این است که بعضی از مترجمین آیه «و إنه لقسم لو تعلمون عظیم واقعه / 76 »را به دنبال آیه «فلا أقسم بمواقع النجوم» آمده است، دلیل بر این گرفته‌اند که در ترجمه "لا" لا أقسم را لحاظ نکنیم! در حالیکه این آیه ساختار لفظی و معنوی آیه پیشین خود را تمام و کمال حفظ می‌کند و آن را تأکید می‌نماید یعنی اینکه "پس سوگند نمی‌خورم به جایگاه ستارگان ". خود این قطعا سوگند بسیار بزرگی است."
اما اینکه بعضی مترجمان گفته‌اند: در جاهای دیگر قرآن از قبیل نجم /1، شمس/7، مریم/68، مدثر/33، تکویر/17، فجر/2و4، لیل/1 و ]...[ سوگندهایی بدون لا ذکر شده و در مواردی هم که با "لا" آمده نباید "لا" را نادیده گرفت در جواب می‌گویم: هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. این دلیل نیز خلاف مدعای آنها را اثبات می‌کند زیرا نیامدن "لا" در آنجا حکمتی داشته، و آمدن "لا" در دیگر موارد حکمتی دیگر و اگر حذف شدنی بود خدای حکیم آن را نمی‌آورد و مثل دیگر موارد قرار می‌داد. اشتهاد به اشعار عرب هم در این موارد کاری از پیش نمی‌برد زیرا عربها در اینگونه موارد در اشعارشان همان را می‌گویند که عجم‌ها می‌گویند."نه به خدا سوگند" "سوگند به جان شما نمی‌خورم" و امثال ان که در زبانهای مختلف فراوان است. بنابراین ترجمه صحیح و دقیق آیات فوق‌الذکر باید نفی قسم را در خود داشته باشد مانند اینکه: سوگند به جایگاه ستارگان نمی‌خورم. باشد که این تأمل ما را به فهم دقیق‌تر آیات قرآن تشویق نماید.